غزلیات حافظ

معنی و تفسیر غزل ۱۹۹ حافظ: واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند

غزل ۱۹۹ حافظ با مصرع «واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ به موعظه‌گرانی حمله می‌کند که در محراب نماز ریاکارانه خوانده و بر سر منبر خطبه می‌خوانند اما در خلوت خود به عیش و نوش می‌پردازند، به توبه توصیه کرده ولی خودشان توبه نمی‌کنند. این غزل در زمان شاه شجاع و در انتقاد سران طریقت سروده شده و بیشتر از دیگر غزل‌هایی با این مضمون در آن صراحت لهجه به کار رفته است. شرح کامل معنی و تفسیر غزل ۱۹۹ را در سایت فال حافظ بخوانید.

توجه: فال و طالع‌بینی جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم بر اساس آن تصمیم بگیرید.

غزل شماره ۱۹۹ حافظ

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند

چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند

مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس

توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند

گوییا باور نمی‌دارند روز داوری

کاین همه قلب و دغل در کار داور می‌کنند

یا رب این نودولتان را با خر خودشان نشان

کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند

ای گدای خانقه برجه که در دیر مغان

می‌دهند آبی که دل‌ها را توانگر می‌کنند

حسن بی‌پایان او چندان که عاشق می‌کشد

زمره دیگر به عشق از غیب سر بر می‌کنند

بر در میخانه عشق ای ملک تسبیح گوی

کاندر آن جا طینت آدم مخمر می‌کنند

صبحدم از عرش می‌آمد خروشی عقل گفت

قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می‌کنند

معنی و تفسیر غزل ۱۹۹ حافظ

به نظر می‌رسد بجای اینکه تلاش کنی مشکلت را رفع کنی، کاری می‌کنی که اوضاع بدتر شود. دروغ و ریاکاری را کنار بگذار که در عاقبت، انسان را رسوا خواهند کرد. راستگو و درستکار باش که صداقت و درستی در کارهاست که باعث پیشرفت و ترقی می‌شوند. خود را از وسوسه‌های دشمنانت دور بدار.

هوا و هوس تو را به بی‌راهه خواهند کشاند پس تا می توانی از آن‌ فاصله بگیر. خداوند مشتاق برگشتن تو و شنیدن صدای تسبیح توست. تو حسن‌های زیادی داری اما از آنها غافل شده‌ای و خوبی‌هایت مجال بروز ندارند، با خودت و خدای خودت خلوت کن و به تفکر و تعمق در کارهایت بپرداز.

به تعبیر دیگر:

احساس دلتنگی می کنی و از اطرافیان خود که دورو هستند و ظاهر و باطنی متفاوت دارند، بسیار گله مندی. از دیدن تازه به دوران رسیده ها و کارهایشان در عذابی. بهتر است کار آنها را به خدا واگذار کنی که او بهترین داور است. تو با همین روش مخلصانه و پاک خود زندگی کن و بدان سعادت از آن کسانی است که پاک زندگی می کنند.

نتیجه تفال شما به غزل ۱۹۹

  • چرا به آنچه می گویید، عمل نمی کنید و درکارها، ضریب تردید شما نسبت به تصمیم و اراده قوی بیشتر است به دیگران. پند می دهید ولی خود به آنچه می گویید، باور ندارید.
  • مقدمات این نیت را قبلاً فراهم سازید و آنگاه توقع اجرای آن را داشته باشید و از خداوند در همه حال کمک بگیرید.
  • با شخصیتی ملاقات خواهید کرد که او صلاح شما را می خواهد. از نصایح او بهره مند شوید و به کار گیرید.
  • از تردید و دودلی دست بردارید و با اراده قوی اقدام کنید که حتماً موفق می شوید.
  • مسافرت خوبست ولی خرید و فروش چندان نفعی ندارد اما تغییر مکان و شغل امکان پذیر خواهد بود.
  • همسری مهربان و فرزندانی شایسته در طالع دارید ولی اخلاق شما در خانه تند است. قدری با لطف و مهربانی رفتار کنید که پسندیده و مقبول خواهد بود.
  • عده ای به زندگی شما حسادت می ورزند. توجه کنید که راز دلتان را به آنها نگویید. نذرهای خود را ادا کنید و به یکی از مشاهد متبرکه بروید که گشایش حاصل می شود.
  • ویژگی های شما عبارت اند از: کاردان، موفق، خیرخواه، انسان واقعی، روشنفکر، کمال گرا، صمیمی و زیبا پسند، والا مقام، بد چشم، زیرک، حس ششم قوی، نرم و لطیف، خوش رو، موافق، صلح جو، کمک رسان، خوش باطن و مهربان.

تعبیر کامل غزل ۱۹۹ حافظ

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند

چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند

واعظ‌های ریاکار و اندرزگویان که در محراب نماز و بر بالای منبر در لباس پرهیزکار ظاهر شده و جلوه‌نمایی می‌کنند، به محض اینکه در خلوت تنها شدند، به کار دیگری می‌پردازند. منظور نوشیدن شراب و شاهدبازی است.

مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس

توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند

برای من یک مشکل و سؤال پیش آمده است، آن را از فقیه و عالم مجلس بپرس و آن اینکه چرا کسانی که به مردم دستور توبه می‌دهند خودشان کمتر توبه می‌کنند؟

گوییا باور نمی‌دارند روز داوری

کاین همه قلب و دغل در کار داور می‌کنند

در ادامه بیت قبل: به نظر می‌رسد توبه‌فرمایان به روز قیامت اعتقاد قلبی ندارند که این همه در کار خداوند دادار تقلب و نیرنگ‌بازی روا می‌دارند.

یا رب این نودولتان را با خر خودشان نشان

کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند

خدایا، این تازه به دولت رسیده‌ها را سر جای خودشان بنشان؛ چراکه به خاطر داشتن غلام تُرک و اسب و مَرکَب، بسیار تفاخر و تکبر می‌فروشند. یعنی این‌ها قبلاً الاغ سوار می‌شدند و اکنون که به مال و مکنت رسیده‌اند، یادشان رفته است، تو به یادشان آور.

ای گدای خانقه برجه که در دیر مغان

می‌دهند آبی که دل‌ها را توانگر می‌کنند

ای درویش تهیدست خانقاه، به سرعت از جای خود برخیز و به محفل زردشتیان و میخانه روی کن که در آنجا با نوشاندن آبی به دل‌ها نیرو می‌بخشند.

حسن بی‌پایان او چندان که عاشق می‌کشد

زمره دیگر به عشق از غیب سر بر می‌کنند

به همان اندازه که حسن و جمال بی‌نهایت یار عاشقان را از پای در می‌آورد، دسته‌ای دیگر به سودای عشق از عالم غیب سر می‌رسند.

بر در میخانه عشق ای ملک تسبیح گوی

کاندر آن جا طینت آدم مخمر می‌کنند

ای فرشته، اگر می‌خواهی به تسبیح و ستایش خداوند بپردازی، این کار را بر در میکده عشق انجام بده زیرا در آنجا خاک سرشت آدم را با آب عشق خمیر می‌کنند.

صبحدم از عرش می‌آمد خروشی عقل گفت

قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می‌کنند

صبح زود از سوی عرش آواز و همهمه به گوش می‌رسید. پرسیدم صدای چیست و عقل گفت: به گمانم فرشتگان آسمانی مشغول خواندن و از بر کردن شعر حافظ هستند.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل ۱۹۹ از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازات: ۵ / ۵. تعداد آرا: ۱۲

غزل‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *