غزلیات حافظ

معنی و تفسیر غزل ۳۰۹ حافظ: عشقبازی و جوانی و شراب لعل فام

غزل ۳۰۹ حافظ با مصرع «عشقبازی و جوانی و شراب لعل فام» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ بهترین شیوه زندگی را در قالب زنجیره کلمات شرح می‌دهد؛ اینکه جوان باشی، در حال عشقبازی بوده و شراب قرمز رنگ در اختیار داشته باشی؛ در مجلسی که همگان انیس و همدل هستند، با دوستان باده بنوشی. این غزل یک تابلوی هنری بی‌نظیر از وصف یک مجلس بزم و شرح یک محفل عیش و نوش و شادی است که به هیچ وجه قابل تقلید نیست. شرح کامل معنی و تفسیر غزل ۳۰۹ را در سایت فال حافظ بخوانید.

توجه: فال و طالع‌بینی جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم بر اساس آن تصمیم بگیرید.

غزل شماره ۳۰۹ حافظ

عشقبازی و جوانی و شراب لعل فام

مجلس انس و حریف همدم و شرب مدام

ساقی شکردهان و مطرب شیرین سخن

همنشینی نیک کردار و ندیمی نیک نام

شاهدی از لطف و پاکی رشک آب زندگی

دلبری در حسن و خوبی غیرت ماه تمام

بزمگاهی دلنشان چون قصر فردوس برین

گلشنی پیرامنش چون روضهٔ دارالسلام

صف نشینان نیکخواه و پیشکاران با ادب

دوستداران صاحب‌اسرار و حریفان دوستکام

بادهٔ گلرنگ تلخ تیز خوشخوار سبک

نقلش از لعل نگار و نقلش از یاقوت خام

غمزهٔ ساقی به یغمای خرد آهخته تیغ

زلف جانان از برای صید دل گسترده دام

نکته‌دانی بذله‌گو چون حافظ شیرین سخن

بخشش‌آموزی جهان‌افروز چون حاجی قوام

هر که این عشرت نخواهد خوشدلی بر وی تباه

وان که این مجلس نجوید زندگی بر وی حرام

معنی و تفسیر غزل ۳۰۹ حافظ

همه امکانات را در اختیار داری و فرصت برای تو فراهم شده است تا خودت را به دیگران ثابت کنی. اگر کمی فکر و تأمل کنی، همه چیز یک‌جا نصیبت می‌شود. خداوند بسیار دوستت دارد که مقام و ثروت و یار خوب را به تو داده؛ حالا باید دید که در مقابل این لطف الهی چه کار می‌کنی و چگونه شاکر هستی.

دوستان و خانواده خوبی داری، قدر آنها را بدان و در مجالس مهمانی و بزم شادی با آنها همراهی نما، در غیر این صورت زندگی را بر خودت حرام کرده‌ای و فرصت شادی را از دست داده‌ای.

به تعبیر دیگر:

خدای بزرگ شما را انسان خوشبختی آفریده است زیرا تمام امکانات لازم و وسایل پیشرفت و ترقی را در اختیار تو نهاده است و تو باید قدر این نعمات خداوندی را بدانی و از آنها استفاده مطلوب نمایی در غیر اینصورت عمر و زندگی خود را حرام ساخته ای و این در حالی است که می توانی زندگی شادی داشته باشی.

نتیجه تفال شما به غزل ۳۰۹

  • حضرت حافظ در بیت های ششم تا هشتم می فرماید: شراب به سرخی گل تلخ و سوزنده بسیار خوش خوراک است اگر مزه آن لب شیرین محبوب باشد. بطوری که پنداری یاقوت خالص است. به صورت شراب درآمده و ببین حال تغییر صورت داده است.
  • عشوه ساقی با شمشیر از غلاف کشیده، عقل را به تاراج می برد و زلف و گیسوی محبوب از برایش کار دل دام پهن کرده است. هر کسی که این شادمانی را نمی خواهد، الهی ضایع و تباه و مکدر باشد و آن کسی که این چنین محفل و مجلس را طالب نباشد، در حقیقت زندگی بر او حرام است و عین مرده است. حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
  • به شما صمیمانه تبریک می گویم که زندگی سعادتمندی در پیش دارید و ستاره اقبال شما در برج حمل (فروردین) می باشد. کبوتر کامیابی در حال آشیانه گرفتن بر بام زندگی شماست اما مواظب و مراقب باشید که در همه کارهای بر خداوند توکل کنید و سعی، تلاش و اراده را از دست ندهید. بر احساس خویش پیروز شوید و عنان اختیار را به دست هوی و هوس ندهید. از عقل خود کمک بگیرید.
  • در هر کاری تعجیل نکن و به آرزوی دشمنان خویش جامه عمل نپوشان، بلکه با صبر و شکیبایی خیمه ای از شادی بر پا کن.
  • این نیت عملی می گردد. به یکی از مشاهد متبرکه بروید و دعا و نذر خود را ادا کنید. پس اجرای این نیت بر شما مبارک باد.

تعبیر کامل غزل ۳۰۹ حافظ

عشقبازی و جوانی و شراب لعل فام

مجلس انس و حریف همدم و شرب مدام

جوانی و عشق‌بازی و شراب قرمز، محفل خودمانی و هم‌پیاله دمساز و باده‌نوشی پیوسته.

ساقی شکردهان و مطرب شیرین سخن

همنشینی نیک کردار و ندیمی نیک نام

ساقی شیرین‌دهان و نوازنده شیرین‌گفتار، مصاحب خوشرفتار و هم‌صحبت خوشنام.

شاهدی از لطف و پاکی رشک آب زندگی

دلبری در حسن و خوبی غیرت ماه تمام

زیبارویی که از لطافت و پاکیزگی‌اش آب حیات بر او حسد می‌ورزد. دلبری که در زیبایی و نیکویی، ماه شب چهارده بر او رشک می‌برد.

بزمگاهی دلنشان چون قصر فردوس برین

گلشنی پیرامنش چون روضهٔ دارالسلام

مجلس جشن و سروری همانند کاخ بهشت، آرام‌بخش دل، گلزاری گرداگرد آن همچون باغ مینو.

صف نشینان نیکخواه و پیشکاران با ادب

دوستداران صاحب‌اسرار و حریفان دوستکام

آنان که گرداگرد مجلس شرف حضور و افتخار نشستن در صف را دارند، همگی نیک‌اندیش و خدمتگزاران تمامی مؤدب؛ دوستان رازدار و هم‌پیاله‌ها به مراد دل دوستان.

بادهٔ گلرنگ تلخ تیز خوشخوار سبک

نقلش از لعل نگار و نقلش از یاقوت خام

شراب ارغوانی تلخ و تند و خوش‌خوراک و گوارا، نُقل و چاشنی آن شراب از لب معشوق و شیرین سخنی آن لب درباره وصف یاقوت ناب…

غمزهٔ ساقی به یغمای خرد آهخته تیغ

زلف جانان از برای صید دل گسترده دام

عشوه چشم ساقی به قصد تاراج عقل، تیغ مژگان برکشیده و گیسوی معشوق به‌منظور شکار دل دام گسترده است…

نکته‌دانی بذله‌گو چون حافظ شیرین سخن

بخشش‌آموزی جهان‌افروز چون حاجی قوام

نکته‌سنج شوخ‌طبعی مانند حافظ شیرین کلام و سرمشق کریمان و روشنی‌بخش جهان مانند حاجی قوام.

حاجی قوام یعنی قوام الدین حسن تمغاجی که از وزرای شاه شیخ ابواسحاق در عهد امارت خاندان اینجو در فارس و محصل مالیات دیوانی بود.

هر که این عشرت نخواهد خوشدلی بر وی تباه

وان که این مجلس نجوید زندگی بر وی حرام

هرکس که این عیش و خوشی را نخواهد و آنکه آرزوی شرکت در این بزم را نداشته باشد، شادی و خوشی در زندگانی بر او حرام باد!


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل ۳۰۹ از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازات: ۴.۷ / ۵. تعداد آرا: ۱۳

غزل‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *