غزلیات حافظ

معنی و تفسیر غزل ۲۹۲ حافظ: قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع

غزل ۲۹۲ حافظ با مصرع «قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ علت مخالفت شاعر و رقیبان را برای شاه شجاع شرح داده و می‌گوید اختلافات بر سر مال و منصب دنیا نیست بلکه بر سر عقیده است. حافظ از فرط محبت، به بزرگی شاه شجاع قسم می‌خورد و سپس می‌گوید در اوضاعی که بوی خیر از آن برنمی‌خیزد، حافظ با دوستان باده‌نوش به شراب روی آورده و از توبه‌کاران ریایی دوری می‌گزیند. شرح کامل معنی و تفسیر غزل ۲۹۲ را در سایت فال حافظ بخوانید.

توجه: فال و طالع‌بینی جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم بر اساس آن تصمیم بگیرید.

غزل شماره ۲۹۲ حافظ

قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع

که نیست با کسم از بهر مال و جاه نزاع

شراب خانگیم بس می مغانه بیار

حریف باده رسید ای رفیق توبه وداع

خدای را به می‌ام شست و شوی خرقه کنید

که من نمی‌شنوم بوی خیر از این اوضاع

ببین که رقص کنان می‌رود به ناله چنگ

کسی که رخصه نفرمودی استماع سماع

به عاشقان نظری کن به شکر این نعمت

که من غلام مطیعم تو پادشاه مطاع

به فیض جرعه جام تو تشنه‌ایم ولی

نمی‌کنیم دلیری نمی‌دهیم صداع

جبین و چهره حافظ خدا جدا مکناد

ز خاک بارگه کبریای شاه شجاع

معنی و تفسیر غزل ۲۹۲ حافظ

انسانی هستی که در زندگی خود قناعت را پیشه کرده‌ای و برای مال دنیا درگیر نشده‌ای. قانع بودن یکی از بهترین سرمایه‌های انسانی است. اگر فعلاً اوضاع روزگار بر وفق مراد تو نیست، دلگیر نباش. زندگی فراز و نشیب فراوان دارد. گنج، بی رنج بدست نمی‌آید.

از دوستان قدیمی سراغ بگیر و با آنها با مهربانی رفتار کن. اگر از کسی خواسته‌ای داری، شأن و شخصیت خویش را حفظ کن و اندکی صبر نما تا خودش خواسته‌ات را اجابت کند. امیدوار باش و به خدا توکل کن.

به تعبیر دیگر:

انسانی قانع و با مناعت طبع هستی. هرگز برای کم و زیاد مال دنیا بحث و جدل نمی کنی، اما باید تغییراتی در زندگی فعلی خود بدهید، زیرا از وضع موجود به نتیجه مطلوب خود نمی رسید. از احوال دوستان و نزدیکان جویا شو و به آنها محبت نما و حاجات خود را از خدای بزرگ بخواه که او قادر مطلق است.

نتیجه تفال شما به غزل ۲۹۲

  • حضرت حافظ در بیت های چهارم تا ششم می فرماید: نگاه کن کسی که اجازه شنیدن پایکوبی و آواز درویشان را نمی داد، اینک با فریاد چنگ به پای کوبی پرداخته است. به شکرانه این نعمت که من غلام فرمانبردار تو هستم و تو پادشاه، فرمانفرمای من هستی. به عاشقان توجهی کن.ما به جرعه ای از جام ساغر تو بسیار محتاجیم اما برای بدست آوردن این نیاز گستاخی نمی کنیم و دردسر نمی دهیم.حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
  • شما با او یکرنگ و یکدل هستید ولی متاسفانه او هنوز مردد می باشد. پس بهتر است اقدام کنید و او را از تردید و نابسامانی برکنار دارید و با دادن هدیه، مراتب لطف خود را نشان دهید.
  • این نیت فراز و نشیب های فراوانی دارد که به زودی مشکلات آن حل می شود و اوضاع بر وفق مراد خواهد شد. پس به یکی از مشاهد متبرکه بروید و نذر خود را ادا کنید که گشایش بسیار است.
  • از زندگی نسبتاً خوبی برخوردارید اما با لجبازی و بگو مگوهای بیهوده، موجبات نارضایتی را فراهم می آورید که در دراز مدت، به صلاح شما نیست. زیرا آنها شما را خیلی دوست دارند ولی شما زمان و کارها را در هم می ریزید.
  • پیشنهادی دریافت کرده اید که نیاز به تدبیر بیشتر دارد ولی در هر حال به نفع خانواده شما می باشد. اگر با فکر و دور اندیشی عملی گردد.
  • اگر بیماری شما خطر دارد اولاً صدقه بدهید ثانیاً در ۶ شب متوالی سوره مبارکه احزاب آیه ۳۸ تا ۴۵ را با حضور قلب و معنی بخوانید.
  • یکی از نزدیکان دچار حادثه ای شده. به او کمک کنید. در مورد مسایل آن عزیزی که دیروز با شما سخن گفت، بی تفاوت نباشید. مسافرت و خرید را توصیه می کنم. موفقیت تحصیلی و عشقی حتمی است.

تعبیر کامل غزل ۲۹۲ حافظ

قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع

که نیست با کسم از بهر مال و جاه نزاع

به آبرو و فرّ و شکوه شاه شجاع قسم که با هیچ‌کس بر سر مال و منصب دنیا نزاع و دعوا ندارم.

شراب خانگیم بس می مغانه بیار

حریف باده رسید ای رفیق توبه وداع

از شراب خانگی زده شده‌ام از آن شراب کهنه که مُغ یعنی پیشوای زردشتیان می‌اندازد بیاور. هم‌پیاله من آمد،‌ ای همراه توبه خداحافظ.

خدای را به می‌ام شست و شوی خرقه کنید

که من نمی‌شنوم بوی خیر از این اوضاع

شما را به خدا، خرقه مرا با شراب شستشو دهید که من بوی خیری از این روزگار و اوضاع زهد و تقوا نمی‌شنوم.

ببین که رقص کنان می‌رود به ناله چنگ

کسی که رخصه نفرمودی استماع سماع

نگاه کن، کسی که گوش دادن به ساز را اجازه نمی‌فرمود، اکنون همنوای آلات موسیقی در حال رقص و پای‌کوبی است.

به عاشقان نظری کن به شکر این نعمت

که من غلام مطیعم تو پادشاه مطاع

به سپاس این نعمت که تو پادشاهی فرمانروا هستی و من بنده فرمانبردار هستم، به عاشقان عنایت و توجه داشته باش.

به فیض جرعه جام تو تشنه‌ایم ولی

نمی‌کنیم دلیری نمی‌دهیم صداع

ما همچون خاک تشنه و چشم به راه تراوش جرعه‌ای از جام تو هستیم، اما پررویی نکرده و برای تو دردسر نمی‌آفرینیم.

جبین و چهره حافظ خدا جدا مکناد

ز خاک بارگه کبریای شاه شجاع

خداوند پیشانی و چهره حافظ را از خاک درگاه باعظمت شاه شجاع دور مکناد!


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل ۲۹۲ از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازات: ۵ / ۵. تعداد آرا: ۱۲

غزل‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *