غزلیات حافظ

معنی و تفسیر غزل ۱۲ حافظ: ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما

غزل دوازدهم حافظ با مصرع «ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که داراى ايهام‌ و تعبير در هر یک از ابیات خود بوده و به هنگام حركت از شيراز به يزد در سفر تبعيد براى شاه‌ يحيى سروده شده است. در این غزل علاوه بر مفاهیم عاشقانه، خواسته‌های دنیوی از پادشاه نیز بازگو می‌شوند. شرح کامل معنی و تفسیر غزل ۱۲ حافظ را در سایت فال حافظ بخوانید.

توجه: فال و طالع‌بینی جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم بر اساس آن تصمیم بگیرید.

غزل شماره دوازدهم حافظ

ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما

آب روی خوبی از چاه زنخدان شما

عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده

بازگردد یا برآید چیست فرمان شما

کس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت

به که نفروشند مستوری به مستان شما

بخت خواب آلود ما بیدار خواهد شد مگر

زان که زد بر دیده آبی روی رخشان شما

با صبا همراه بفرست از رخت گلدسته‌ای

بو که بویی بشنویم از خاک بستان شما

عمرتان باد و مراد ای ساقیان بزم جم

گر چه جام ما نشد پرمی به دوران شما

دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید

زینهار ای دوستان جان من و جان شما

کی دهد دست این غرض یا رب که همدستان شوند

خاطر مجموع ما زلف پریشان شما

دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذری

کاندر این ره کشته بسیارند قربان شما

می‌کند حافظ دعایی بشنو آمینی بگو

روزی ما باد لعل شکرافشان شما

ای صبا با ساکنان شهر یزد از ما بگو

کای سر حق ناشناسان گوی چوگان شما

گر چه دوریم از بساط قرب همت دور نیست

بنده شاه شماییم و ثناخوان شما

ای شهنشاه بلنداختر خدا را همتی

تا ببوسم همچو اختر خاک ایوان شما

معنی و تفسیر غزل ۱۲ حافظ

آنچه در فکر می‌پرورانی برایت غمی شیرین به بار آورده که همواره با آن به سر می‌بری، لکن در این راه رقیب داری. او نیز نسبت به تو وفایی ندارد. دنیا بسیار وسیع و مشابه خواسته تو نیز فراوان است. از فکر او منصرف شو، راهی دیگر را برگزین تا به مقصد برسی. در تلاش باش که همیشه خشم خود را کنترل کنی.

افرادی قصد کمک کردن به تو را دارند دست آن‌ها را پس نزن. هرگز آخرت خود را به مال دنیا مفروش. ناامیدی عامل همه مشکلات توست آن را از خود دور کن و با تلاش و کوشش به سوی مقصدت پیش برو. به قول قدیمی‌ها از تو حرکت از خدا برکت.

به تعبیر دیگر:

کسی یا کاری را در نظر داری و در تو تمایل بسیاری نسبت به آن شخص یا کار وجود دارد و منتظر اشاره ای موافق هستی. صلاح تو در این است که از ناشکیبایی و عجله پرهیز کنی تا به مقصود خود برسی، زیرا این تحول جدید بخت خواب آلوده تو را بیدار خواهد کرد و برایت کامیابی و موفقیت همراه خواهد آورد.

نتیجه تفال شما به غزل دوازده حافظ

  • عجولانه اسرار و رازهای خود را فاش میکنی که به سود شما نمی باشد. درحالیکه این نیت با کمی دوراندیش توام با صبر حتماً عملی می گردد.
  • شما چنان عاشق و شیفته این موضوع شده اید که عنان عقل و اختیار را از دست داده اید ولی بدانید که تا موفقیت راه اندکی بیشتر نمانده است.
  • به زودی طالع شما بیدار شده و درخت اقبال شما پر از شکوفه های زیبای زندگی می گردد، بطوریکه دیگران به شما حسادت خواهند ورزید.
  • مواظب باش. حسودی درکمین شماست. با پدرو مادر خود مهربان تر باش. از خواهر و برادر دلجویی کن و نسبت به اقوام بی تفاوت نباش.
  • دو فرزند خوب در آینده برای شما ثمر بخش خواهند شد. خرید را توصیه می کنم ولی برای فروش دست نگهدارید.
  • بیمار حالش چندان تفاوتی نخواهد کرد. چیزی گم کرده ای. به زودی خبری از او می رسد.
  • عشق آتشینی درانتظار شماست. پیروزی و کامیابی همگام شما می باشد. به شرط آنکه سوره الفاطر را با حضور قلب بخوانی.
  • موفقیتی عالی از قبیل پست و مقام یا پول و ثروت یا درجه تحصیلی یا خبری خوش به زودی به شما خواهد رسید.
  • پندی دلپذیر به شما هدیه می کنم: زود رنج و کم حوصله نباش. زیرا لازمه انسان عاقل آنست که نظر صائب خردمندان را بر اندیشه خود بیفزاید و دانش خویش را به علم دانشمندان پیوند دهد.
  • همه از قلب مهربان شما آگاه بوده ولی از درد نهفته در سینه شما بی اطلاع اند. همه می بینند که می خندی ولی گریه درونت را نمی بینند و این خودداری و حفظ ظاهر موجب موفقیت شماست.

تفسیر کامل غزل ۱۲ حافظ

ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما

آب روی خوبی از چاه زنخدان شما

ای آنکه پرتو ماه نکویی از فروغ مهر تابان چهره شما و رونق جمال از جلوه چاه ذقن شماست.

زنخدان: ذقن یا چانه، چاه زنخدان: استعاره از فرورفتگی در میان چانه.

عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده

بازگردد یا برآید چیست فرمان شما

جان به لب رسیده‌ی این بی‌دل (منظور خود شاعر) آهنگ دیدن شما را دارد. امر شما چیست؟ جان به تن بازآید یا از تن بیرون رود و به جانان تسلیم شود؟

کس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت

به که نفروشند مستوری به مستان شما

در دوران فتنه‌انگیزی نرگس چشم تو کس از پرهیزگاری و سلامت‌جویی بهره و نفعی نبرده است، پس همان بهتر که به چشمان مست شما اظهار زهد و تقوا نکنند که اثربخش نتواند بود.

در شعر عاشقانه نرگس استعاره از چشم است.

مستان شما: چشمان مست شما، صفت جانشین موصوف شده است.

بخت خواب آلود ما بیدار خواهد شد مگر

زان که زد بر دیده آبی روی رخشان شما

همانا بخت خفته ما بیدار خواهد شد، چراکه فروغ روی شما اشک شوق از چشم ما روان کرد و زنگ خواب غفلت را ربود.

با صبا همراه بفرست از رخت گلدسته‌ای

بو که بویی بشنویم از خاک بستان شما

دسته گلی از رخسارت را همراه با باد صبا به جانب ما بفرست، باشد که بویی از خاک کوی شما به مشام ما برسد.

عمرتان باد و مراد ای ساقیان بزم جم

گر چه جام ما نشد پرمی به دوران شما

ای ساقی‌های بزم جمشید، عمرتان دراز باد و به مراد دل خود برسید. هرچند که در دوران شما جام ما لبالب از شراب نشد.

برای کسب اطلاع بیشتر در مورد ساقی و جایگاه او در شعر حافظ به بیت اول در غزل ۱۱ حافظ با مطلع «ساقی به نور باده برافروز جام ما» مراجعه کنید.

دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید

زینهار ای دوستان جان من و جان شما

دل، سخت نابسامان است و بی‌تابی می‌کند، یار را باخبر سازید، هان ای دوستان جان مرا همچون جان خود بشمارید و یاری کنید.

کی دهد دست این غرض یا رب که همدستان شوند

خاطر مجموع ما زلف پریشان شما

این مقصود چه زمانی حاصل خواهد شد که دل آسوده به عشق ما با گیسوی آشفته شما همراز و همصحبت شود؟

همدستان: مخفف همداستان به معنی همراز، موافق و هم‌صحبت

دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذری

کاندر این ره کشته بسیارند قربان شما

وقتی که از کنار ما می‌گذری، دامنت را از خاک و خون دور نگه دار، چرا که در راه تو بسیار افراد کشته و قربانی می‌شوند. معشوق را برحذر می‌دارد که در کشتن عاشقان تعجیل نکند.

می‌کند حافظ دعایی بشنو آمینی بگو

روزی ما باد لعل شکرافشان شما

حافظ دعایی می‌کند و شما آن را از خدا طلب کنید و بگویید که بارالها به خواسته‌اش برسد. ( و دعای حافظ اینست:) لب شیرین شما نصیب و قسمت ما شود.

لعل شکرافشان: جواهری که از آن شکر می‌ریزد. استعاره از لب یار

ای صبا با ساکنان شهر یزد از ما بگو

کای سر حق ناشناسان گوی چوگان شما

ای باد صبا پیام مرا به مردم شهر یزد برسان که سر باطل‌پرستان ناسپاس در خم چوگان همت شما سرگشته باد. این بیت در دعا برای ساکنان شهر یزد سروده شده است.

گر چه دوریم از بساط قرب همت دور نیست

بنده شاه شماییم و ثناخوان شما

هرچند از بساط قرب (کنایه از دربار پادشاه) دور هستیم اما توجه باطنی و عنایت پادشاه دور نیست؛ چرا که ما بنده و غلام پادشاه هستیم و شما را ستایش و مدح می‌کنیم.

ای شهنشاه بلنداختر خدا را همتی

تا ببوسم همچو اختر خاک ایوان شما

ای پادشاه خوشبخت برای رضای حق به من نیز توجه و عنایتی کن تا همانند ستاره که خاک ایوان شما را می‌بوسد، من نیز بتوانم خاکبوس شما شوم. این بیت مبالغه در مقام پادشاه است.

طبق آنچه در کتب تاریخی نقل شده منظور حافظ از پادشاه در این شعر «نصرت‌الدین شاه یحیی» (زاده: ۷۴۴ ق/۱۳۴۳ م- مرگ: ۷۹۵ ق/۱۳۹۳ م) از حاکمان سلسله مظفریان و خواهرزاده شاه شجاع است.

بلنداختر اشاره به نقش وضع ستارگان در طالع‌بینی افراد دارد و مجازاً به معنی خوشبخت؛ نیک‌بخت؛ خوش‌طالع؛ بلنداقبال؛ بلندبخت بکار می‌رود.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل دوازدهم حافظ از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازات: ۵ / ۵. تعداد آرا: ۱۴

غزل‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *