غزلیات حافظ

معنی و تفسیر غزل ۶۰ حافظ: آن پیک نامور که رسید از دیار دوست

غزل شصتم حافظ با مصرع «آن پیک نامور که رسید از دیار دوست» آغاز می‌شود. حافظ هنگامی که شاه ابواسحاق در مسافرت و او در انتظار مراجعت شاه بوده، در پاسخ نامه‌ای که از شاه دریافت کرده سروده شده است. حافظ نامه دوست را بسیار ارزشمند می‌داند و آن را نشانه‌ای از جلال و جمال یار می‌بیند. از مدد بخت خوب، همه کار و بار‌ها بر آرزوی دل حافظ شده و او هیچ ترسی از دشمنان و بدخواهان ندارد. شرح کامل معنی و تفسیر غزل ۶۰ حافظ را در سایت فال حافظ بخوانید.

توجه: فال و طالع‌بینی جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم بر اساس آن تصمیم بگیرید.

غزل شماره شصتم حافظ

آن پیک نامور که رسید از دیار دوست

آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست

خوش می‌دهد نشان جلال و جمال یار

خوش می‌کند حکایت عز و وقار دوست

دل دادمش به مژده و خجلت همی‌برم

زین نقد قلب خویش که کردم نثار دوست

شکر خدا که از مدد بخت کارساز

بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست

سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار

در گردشند بر حسب اختیار دوست

گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند

ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست

کحل الجواهری به من آر ای نسیم صبح

زان خاک نیکبخت که شد رهگذار دوست

ماییم و آستانه عشق و سر نیاز

تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست

دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک

منت خدای را که نیم شرمسار دوست

معنی و تفسیر غزل ۶۰ حافظ

بخت و اقبال تو روشن است. خبرهای بسیار خوشی به تو خواهد رسید که نوید پیروزی و خوشبختی را می‌دهند. از رقیبان و حریفانت نترس که خداوند دسیسه آن‌ها را برملا خواهد کرد. دوستان وفادار می‌توانند تکیه‌گاه محکمی برای تو باشند. به جای تکبر و غرور بیجا، باوقار و متین باش.

به تعبیر دیگر:

به زودی انتظار به سر خواهد آمد. قاصد خوش خبری نزد تو می آید و آنچه را که مدتهاست آرزویش را داری به تو نوید خواهد داد. بخت با تو یار خواهد شد و به موفقیتهای بزرگی خواهی رسید. از چشم حسودان و مکر دشمنان به خداوند پناه ببر که زندگی بر وفق مرادت خواهد شد.

نتیجه تفال شما به غزل ۶۰ حافظ

  • حضرت حافظ در بیت آخر می فرماید: ما نیازمندانه، پیشانی بر خاک درگاه عشق نهاده ایم تا ببینیم که سرانجام چه کسی این سعادت را خواهد یافت که در کنار دوست آرامش پیدا می کند.
  • سفر کرده می آید و یا خبری خوش از او دریافت می کنی و هدیه و مژده ای عالی دریافت خواهی کرد و به مقام و پولی دست می یابی که گشایش است.
  • گمشده پیدا می شود و ازدواج حتماً عملی می گردد ولی طلاق صورت نمی پذیرد و جدایی امکان ندارد.
  • خبر خوشی دریافت می کنید که در پیروزی و کامیابی شما بسیار موثر است و شما را از ناراحتی بیرون می آورد و به زندگی امیدوار می سازد.
  • به زودی اوضاع شما بسیار عالی خواهد شد و به زندگی امیدوار می سازد.
  • به مقام برجسته ای دست می یابی و شاهد موفقیت را در آغوش خواهی گرفت.
  • انسانی با شرف و مهربان و خوش بیان و خوش مشربی هستی اما لجباز و یکدنده که همین عامل، موجب ناراحتی دیگران می شود.
  • کسی که از شما دلخور می باشد، از نزدیکان است. از او دلجویی کنید که او نسبت به شما بسیار وفادار می باشد اما شخصی که قدی کوتاه و موهای رنگ کرده و صورتی گرد و چشمانی برجسته دارد، بهتر است نسبت به او تفکر بیشتری کنید و مراقب باشید.
  • با پدر و مادر مهربان باشید و خواهر و برادر را مورد محبت قرار دهید زیرا در پیروزی شما سهم دارند.
  • مسافرت را توصیه نمی کنم. خرید عالی است اما از فروش منصرف شوید. کاری که در نظر دارید حتماً موفق خواهید شد. سوره مبارکه القلم را از آیه ۱ تا ۱۰ با معنی و حضور قلب بخوانید که گشایش است.
  • بدانید که برنده به بررسی دقیق یک مشکل می پردازد اما بازنده از کنار مشکل گذشته و آن را حل نشده، رها میکند و دم دمی مزاج است. موفقیت شما را پیشاپیش تبریک می گویم. ما را نیز دعا کنید.

تعبیر کامل غزل ۶۰ حافظ

آن پیک نامور که رسید از دیار دوست

آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست

آن پیک صاحب نام و مشهور که از دیار دوست رسید علاوه بر اینکه از سرزمین دوست آمده، از خط مشکبار یعنی خوشبوی زیبای دوست یک حمایل و تعویذ جان هم آورده است.

خوش می‌دهد نشان جلال و جمال یار

خوش می‌کند حکایت عز و وقار دوست

جلال و جمال یار را خوب نشان می‌دهد و عز و وقار دوست را خوب حکایت می‌کند. یعنی اوصافِ حمیده دوست را بسیار عالی وصف می‌کند. منظور بیت: اوصاف جمیل دوست را خوب وصف می‌کند تا دلی که امیدوار دوست است در طلبش باشد یعنی غرضش از ذکر اوصاف کامل جانان ترغیب و تشویق عشاق به طلب وصل جانان است.

دل دادمش به مژده و خجلت همی‌برم

زین نقد قلب خویش که کردم نثار دوست

به آن پیک، دل را به عنوان مژدگانی دادم، در حالیکه شرمنده هستم از این نقدِ کم عیاری که نثار دوست کرده‌ام. یعنی باید چیزی ارزشمندتر از قلبم هدیه می‌دادم.

شکر خدا که از مدد بخت کارساز

بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست

شکر خدا که به یاری طالع موافق تمام کار‌های دوست بر وفقِ مرادمان است. یعنی هرچه درباره دوست آرزو کردیم، خداوند تعالی میسر کرد.

سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار

در گردشند بر حسب اختیار دوست

این سیر و گردش افلاک و نجوم به میل و اختیار خودشان نیست بلکه تابع اراده و اختیار دوست بوده و به امر دوست در حرکتند نه به اختیار و ارداه خود.

گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند

ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست

اگر باد فتنه هر دو عالم را به هم بزند، ما با چراغِ چشم در راهِ انتظار دوستیم. یعنی حتی اگر تمام عالم را فتنه و آشوب فرا بگیرد، ما باز چشممان را از انتظار دوست برنمی‌داریم.

کحل الجواهری به من آر ای نسیم صبح

زان خاک نیکبخت که شد رهگذار دوست

ای نسیمِ صبح از آن خاکِ خوشبختی که رهگذارِ دوست شد. برای من کحل الجواهری بیار. یعنی آن خاکی که به سبب پای مالیدن دوست بر آن، کسب سعادت نموده است توتیای چشممان کنیم.

  • کحل الجواهر: نوعی سرمه، سرمه‌ای که با مروارید سوده می‌آمیختند و برای افزایش بینایی در چشم می‌کشیدند.
  • خاک نیکبخت: خاکی که پایمال دوست شده.

ماییم و آستانه عشق و سر نیاز

تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست

ماییم و عرض احتیاج به آستان دوست. عجبا در کنار دوست خوابِ خوش برای که میسر شود. یعنی ما با خلوص نیت و با نیازِ تمام ملازم آستان یاریم، تا همخوابی با دوست و خواب شیرین و لذیذ نصیب که شود.

دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک

منت خدای را که نیم شرمسار دوست

دشمن اگر درباره حافظ و علیه او حرف زند، چه باکی دارم. شکر خدا که شرمنده دوست نیستیم. یعنی وقتی مقبول دوست واقع باشم، دشمن هرچه می‌خواهد بگوید.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل شصت حافظ از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازات: ۵ / ۵. تعداد آرا: ۱۲

غزل‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *