غزلیات حافظ

معنی و تفسیر غزل ۴۴۴ حافظ: شهری است پرظریفان و از هر طرف نگاری

غزل ۴۴۴ حافظ با مصرع «شهریست پرظریفان و از هر طرف نگاری» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که در بیت اول شیراز شهری رؤیایی تصور می‌شود. شهر از خوش‌اندامان و نکته‌سنجان پُر است، از هر سو زیبارویی جلوه‌گری می‌کند و مردم به عشقبازی دعوت می‌شوند. این غزل هنگام بر تخت نشستن جانشین جوان شاه شجاع یعنی شاه زین العابدین و به منظور عرض تبریک و تشریفات سروده شده است و در بعضی ابیات آن پند و نصیحت دیده می‌شود. شرح کامل معنی و تفسیر غزل ۴۴۴ را در سایت فال حافظ بخوانید.

توجه: فال و طالع‌بینی جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم بر اساس آن تصمیم بگیرید.

غزل شماره ۴۴۴ حافظ

شهری است پرظریفان و از هر طرف نگاری

یاران صلای عشق است گر می‌کنید کاری

چشم فلک نبیند زین طرفه‌تر جوانی

در دست کس نیفتد زین خوبتر نگاری

هرگز که دیده باشد جسمی ز جان مرکب

بر دامنش مبادا زین خاکیان غباری

چون من شکسته‌ای را از پیش خود چه رانی

کم غایت توقع بوسیست یا کناری

می بی‌غش است دریاب وقتی خوش است بشتاب

سال دگر که دارد امید نوبهاری

در بوستان حریفان مانند لاله و گل

هر یک گرفته جامی بر یاد روی یاری

چون این گره گشایم وین راز چون نمایم

دردی و سخت دردی کاری و صعب کاری

هر تار موی حافظ در دست زلف شوخی

مشکل توان نشستن در این چنین دیاری

معنی و تفسیر غزل ۴۴۴ حافظ

مکان و زمان برای بهره بردن مناسب است، موقعیت‌ها و فرصت‌های پیش رو را از دست نده و وقتت را به بطالت نگذران. مشکلات راه نباید تو را ناامید کنند. از سختی‌ها هراس نداشته باش. هر مشکلی هرقدر که سخت باشد عاقبت با تدبیر و تلاش آسان می‌شود. از مشورت با خیرخواهان، غافل نباش. در عین حال راز دل خود را به هرکسی نگو، چراکه بعضی در پی ریختن آبروی تو هستند.

به تعبیر دیگر:

درهای بسیار به تو گشوده شده است و راههای مناسبی در مقابلت قرار گرفته. از فرصت های موجود استفاده کن و به امید فرصت های بهتر در آینده زمان را از دست نده. اکنون زمان گشایش گره از کارهای بسته فرا رسیده. گرچه کاری سخت و دشوار است، اما نتیجه ای شیرین و مطلوب به بار خواهد آورد، پس هرچه زودتر اقدام کن که شاید هرگز این فرصت تکرار نشود.

نتیجه تفال شما به غزل ۴۴۴

  • حضرت حافظ در بیت های هفتم و هشتم می فرماید: این مشکل را چگونه حل کنم و راز عشق را چگونه فاش سازم. دردی جانکاه و مشکلی بسیار سخت است. هر رشته موی حافظ در پنجه گیسوی زیبایی بی باک و گرفتار است. در چنین شهری که از هر سو زیبارویان به دلبری پرداخته اند، آرام و قرار محال باشد.
  • حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
  • از دست دادن زمان باعث زیان فراوان شما خواهد بود. کار را به امروز و فردا موکول کردن برای شما ضرر فراوانی در بر دارد. پس با سرعت، زیرکی، فعالیت و تلاش به دنبال انجام این نیت باشید.
  • اوضاع زندگی شما در مقایسه با دیگران بسیار خوبست پس اندیشه های ناصواب را از دل پاک کنید زیرا روزگار بر وفق مرادتان می باشد. این نیت به نفع خانواده شما عملی می گردد و اوضاع خانوادگیتان چنان رونق می گیرد که همه را به تحسین وا می دارید.
  • ویژگی های شما عبارت اند از: شیک پوش، بذله گو، در ابراز عشق بی پروا، گاهی اوقات از شدت کارها سردرگم، دوستدار موسیقی، اهل ایمان و عاشق لطافت.
  • از رنگ هایی که برازنده وقار شما باشد، رنگ لیمویی، آبی آسمانی، آبی نفتی و سفید پیشنهاد می شود که بر وقار، متانت و لطافت شما می افزاید.
  • عشق و مقام دردسر فراوان دارد و برای کارهای بزرگ، انسان های بزرگ لازم است.
  • سخت گیری موجب آزار و دلزدگی می شود. عیب جویی هم اندازه ای دارد و شما بیش از حد معمول به عیب جویی می پردازید، حتی بیشتر از پدرتان!
  • تردید را از دل بیرون کنید که آینده متعلق به شماست. نگران نباشید.

تعبیر کامل غزل ۴۴۴ حافظ

شهری است پرظریفان و از هر طرف نگاری

یاران صلای عشق است گر می‌کنید کاری

شیراز شهری پر از لطیف‌طبعان و از هر سو زیبارویی در آن مشهود است. دوستان آواز در داده‌اند که هنگام عشق بازی است؛ اگر قصد آن را دارید وقت آن فرا رسیده است.

چشم فلک نبیند زین طرفه‌تر جوانی

در دست کس نیفتد زین خوبتر نگاری

چشم روزگار، جوانی از این شاداب‌تر ندیده است و معشوقی از این زیباتر به دست کسی نخواهد افتاد.

هرگز که دیده باشد جسمی ز جان مرکب

بر دامنش مبادا زین خاکیان غباری

چه کسی دیده است که پیکری تماماً از روح آفریده شده باشد؟ امید اینکه از مردم این زمانه غباری بر دامن او ننشیند.

چون من شکسته‌ای را از پیش خود چه رانی

کم غایت توقع بوسیست یا کناری

چرا دل‌شکسته رنجوری همچون من را از پیش خود دور می‌کنی؟ که حداکثر توقع من یک بوسه یا یک هم‌آغوشی است.

می بی‌غش است دریاب وقتی خوش است بشتاب

سال دگر که دارد امید نوبهاری

شتاب کن که شراب، ناب است و بهره برگیر که حال و هوایی مطبوع است، چه کسی می‌تواند امیدوار باشد که سال دیگر به نوبهار برسد؟

در بوستان حریفان مانند لاله و گل

هر یک گرفته جامی بر یاد روی یاری

هم‌پیاله‌ها در باغ مانند گل لاله و گل سرخ، هر کدام قدحی شراب به یاد روی دلبری در دست گرفته‌اند.

چون این گره گشایم وین راز چون نمایم

دردی و سخت دردی کاری و صعب کاری

این گره را چگونه باز و این راز را چگونه آشکار کنم؟ این درد دردی جانکاه و این کار کاری بس سخت است.

هر تار موی حافظ در دست زلف شوخی

مشکل توان نشستن در این چنین دیاری

هر کدام از تار مو‌های حافظ به دست معشوقی بی‌پروا افتاده است، در چنین شهر و دیاری زندگی و سر کردن مشکل است.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل ۴۴۴ از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازات: ۵ / ۵. تعداد آرا: ۱۲

غزل‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *