غزلیات حافظ

معنی و تفسیر غزل ۳۹۶ حافظ: صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن

غزل ۳۹۶ حافظ با مصرع «صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن» آغاز می‌شود. این غزل را می‌توان حاصل افکار دوران شباب حافظ دانست یعنی آن را با مطالعه غزل‌های شعرای با سابقه‌تر از خود سروده است. شعر در صبحگاهان سروده شده و بجز بیت آخر در بقیه ابیات مخاطب ساقی است. حافظ از او می‌خواهد شراب بدهد چراکه باید دَم زندگی را غنیمت شمرد. طرفداران تفاسیر عرفانی باده را کنایه از معرفت می‌دانند. شرح کامل معنی و تفسیر غزل ۳۹۶ را در سایت فال حافظ بخوانید.

توجه: فال و طالع‌بینی جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم بر اساس آن تصمیم بگیرید.

غزل شماره ۳۹۶ حافظ

صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن

دور فلک درنگ ندارد شتاب کن

زان پیشتر که عالم فانی شود خراب

ما را ز جام باده گلگون خراب کن

خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد

گر برگ عیش می‌طلبی ترک خواب کن

روزی که چرخ از گل ما کوزه‌ها کند

زنهار کاسه سر ما پرشراب کن

ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم

با ما به جام باده صافی خطاب کن

کار صواب باده پرستیست حافظا

برخیز و عزم جزم به کار صواب کن

معنی و تفسیر غزل ۳۹۶ حافظ

مال و ثروت همچون خورشیدی که از شرق طلوع می‌کند، به سرعت از غرب غروب می‌کند، پس هرگز در زندگی به آن تکیه نکن و مغرور مشو. به یاد بیاور روزی را که بایستی همه اموال و دارایی‌هایت را رها کنی و از این دنیا بروی، بنابراین کارهای شایسته انجام بده، به نیایش خدا بپرداز و دلت را صاف کن که خدا با توست.

به تعبیر دیگر:

سالهاست در انتظار وقت مناسب بوده ای، اکنون آنچه منتظرش بودی از راه رسیده است، تعلل نکن، وقت را از دست مده. اگر می خواهی به مقاصد خود در زندگی برسی و زندگی همراه با آرامش و نشاط داشته باشی، اکنون باید رنج تلاش و زحمت را به خود هموار سازی، ولی هرگز پای خود را از راه صواب بیرون نگذار و عزم خود را در انجام امور خیر جزم کن.

نتیجه تفال شما به غزل ۳۹۶

  • بیش از اندازه زندگی را به خود سخت می گیرید و از هر چیزی دلخور و عصبانی می شوید. با همه سر ناسازگاری و دعوا دارید. در حالی که دنیا آن قدر بقایی ندارد که مرتبا در تشویش زیاده طلبی، اضطراب و دادخواهی باشید. قدری با مهربانی و حوصله عمل کنید.
  • از اینکه در مورد کار و موضوعی با شکیبایی پیش می روید، عیب بزرگی است زیرا زمان را از دست می دهید و امکانات را به باد خواهید داد. این اندازه با تانی گام برداشتن، سهل انگاری است. پس با دقت، سرعت عمل و تلاش گام بردارید که رقیبان در راهند و شما باید از آنها پیش بیفتید.
  • به زودی به مسافرتی می روید و در این سفر ملاقاتی روی می دهد که بسیار جالب و تحول برانگیز خواهد بود. شما در این مسافرت مسیر زندگی خود را تعیین خواهید کرد.
  • کسی که به شما عشق می ورزد، اول او را امتحان کنید تا فریبش را نخورید چون دنیا فریبکار است.
  • یکی از اقوام نیاز مبرم به پدر یا همسر یا برادر شما دارد. به او بگویید که از کمک کردن به او دریغ نکند و سعی نماید حاجتش را برآورد. افسردگی و سردی زمستان محصول کج ایستادن خورشید است. تنها با راستی اوست که بهار می آید.
  • از مسافر خبرهای خوش دریافت می کند. در یک میهمانی برخوردی زیبا روی می دهد که به نفع شماست. نسبت به زندگی خوش بین باشید زیرا انسان های بدبین اغلب اوقات افسرده اند. بنابراین توصیه می کنم عینک خوش بینی بر چهره بزنید تا شاداب بمانید.
  • پیامبر اکرم (ص) می فرماید: “هر چه ایمان انسان زیادتر شود، علاقه اش به همسر خود بیشتر خواهد شد.” (میزان الحکمه جلد ۴ صفحه ۲۸۷۵).
  • رنجشی که در دل دارید، زاییده افزون طلبی و کم لطفی است که از هر دو طرف حاصل شده است. به سخنان این هفته او گوش کنید و مطالب گذشته را کلا فراموش نمایید تا راحت تر باشید. به او بگویید او شخصی است که فردا زیر قولش خواهد زد پس دقیقاً مواظب باشید.

تعبیر کامل غزل ۳۹۶ حافظ

صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن

دور فلک درنگ ندارد شتاب کن

ای ساقی، هنگام صبح است پیمانه‌ای از شراب سرشار کن. سپهر لحظه‌ای از گردش باز نمی‌ایستد، عجله کن.

زان پیشتر که عالم فانی شود خراب

ما را ز جام باده گلگون خراب کن

قبل از آنکه این دنیای رو به نابودی، ویران شود، ما را با قدحی از شراب گل‌رنگ از پای درآور.

خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد

گر برگ عیش می‌طلبی ترک خواب کن

آفتاب باده از مشرق پیاله سر بر زد. اگر خواستار سر و سامان دادن به عیش و نوش هستی، از خواب بپرهیز.

روزی که چرخ از گل ما کوزه‌ها کند

زنهار کاسه سر ما پرشراب کن

آن روزی که روزگار از خاک پیکر ما کوزه‌ها بسازد، یادت باشد که کوزه ساخته شده از خاک کاسه سر ما را از شراب پر کنی.

ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم

با ما به جام باده صافی خطاب کن

ما اهل پرهیزکاری و توبه و گزافه‌پردازی نیستیم، با ما درباره پیمانه‌ای از شراب زلال سخن گفته و معامله کن.

کار صواب باده پرستیست حافظا

برخیز و عزم جزم به کار صواب کن

ای حافظ، کار درست می‌خوارگی است. از جا برخیز و اراده استوار خود را به کار درست بگمار.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل ۳۹۶ از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازات: ۵ / ۵. تعداد آرا: ۱۲

غزل‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *