غزلیات حافظ

معنی و تفسیر غزل ۲۷۲ حافظ: بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش

غزل ۲۷۲ حافظ با مصرع «بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ به عنوان تشکر برای تورانشاه سروده شده و در سه بیت نخست با مضامین عارفانه خطاب به دل خود چند نکته عرفانی را یادآور می‌شود. شاعر دلتنگ است و از دوست می‌خواهد که بازگردد و مونس جانش شود، همچنین بجز یار رازداری نمی‌بیند. حافظ عشق را به میکده‌ای تشبیه می‌کند و از محبوب درخواست ساغر پیش از ماه رمضان دارد. شرح کامل معنی و تفسیر غزل ۲۷۲ را در سایت فال حافظ بخوانید.

توجه: فال و طالع‌بینی جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم بر اساس آن تصمیم بگیرید.

غزل شماره ۲۷۲ حافظ

بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش

وین سوخته را محرم اسرار نهان باش

زان باده که در میکده عشق فروشند

ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک

جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش

دلدار که گفتا به توام دل نگران است

گو می‌رسم اینک به سلامت نگران باش

خون شد دلم از حسرت آن لعل روان بخش

ای درج محبت به همان مهر و نشان باش

تا بر دلش از غصه غباری ننشیند

ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش

حافظ که هوس می‌کندش جام جهان بین

گو در نظر آصف جمشید مکان باش

معنی و تفسیر غزل ۲۷۲ حافظ

مدت زمان زیادی در انتظار آمدن کسی بودی تا بیاید و زندگی تو را سر و سامان و نظم دهد تا آنجا که جان و دلت غمگین شده است، او به زودی به سلامتی می‌رسد اما تلاش برای تغییر و تحول باید از جانب خودت باشد. اگر این روزها نیت تغییر و تحول مثبت در زندگی‌ات را در سر داری، هرچه سریع‌تر دست به کار شو.

اکنون زمان عمل کردن در راستای رسیدن به مراد است. در دوستی با دیگران صادق باش. با آنان مهربان باش تا بتوانی در وقت سختی از وجودشان بهره ببری. برای رسیدن به آرزوها باید سعی و تلاش کنی و رنج و مشکلات را تحمل نمایی. به خداوند توکل داشته باش. به زودی به مقام بالایی دست خواهی یافت.

به تعبیر دیگر:

عمری است منتظر کسی هستی که به زندگیت سروسامانی دهد، اما حالا که نیت ایجاد یک تحول مثبت را در زندگی کرده ای بهتر است تردید نکنی و هرچه سریعتر به نیت خود جامه عمل بپوشانی، زیرا نگرانی تو در این موارد کاملا بیهوده است. اگر می خواهی به مقصود و مراد خود برسی اکنون زمان عمل رسیده. هرچه سریعتر آغاز کن که به بزرگی و عزت خواهی رسید.

نتیجه تفال شما به غزل ۲۷۲

  • حضرت حافظ در بیت های سوم تا پنجم می فرماید: ای شناسای رهرو حق، چون در خرقه تن آتش زدی و ریا و غرور را ترک کردی، اینک کوشش کن برای قلندری در محفل رندان جهان، صدرنشین باشی. به محبوب که می گفت دلم نگران و منتظر تو می باشد، بازگو که اکنون سالم و ایمن به نزد تو می آیم. چشم به راه باش. دل من از اندوه دوری آن لب لعل سرخ رنگ، خون گردیده ای، صندوقچه محبت همچنان با مهر و نشان عشق گذشته، دست نخورده بمان.حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
  • شما در فراق و یا چشم انتظار کسی یا چیزی می باشید. بطوری که تمام حواس و فکر و ذکر شما گردیده است. به شما مژده می دهم که به مرادت می رسی و جای هیچ گونه نگرانی نمی باشد. او سالم و خوش و خرم در فکر شما است. تا یک هفته دیگر اتفاقات زیبا و مهم و خوبی روی می دهد بطوریکه تصور و باور نخواهی کرد.
  • آینده روشنی در پیش دارید بطوری که موجب افتخار همگان خواهید شد. ولی مواظب باش حسودان در کمین نشسته اند و قصد دارند از راه به ظاهر دوستی، آسیب برسانند. بویژه آن کسی که قدی کوتاه، بینی کوتاه و چشم درشتی دارد و چهار شانه و پر مدعاست.
  • تا یک هفته دیگر، هدیه و خبر جالبی دریافت می کنید. بیمار شما تا یک هفته دیگر شفا می یابد. مسافر شما کارش درست شد. با دقت و سرعت عمل و تلاش مواظب رقیبان باشید. اگر می خواهید ملکی یا ساختمانی بخرید، در ۶ شب متوالی سوره مبارکه نوح آیه ۱۲ تا ۲۲ را با حضور قلب و معنی بخوانید که گشایش بسیار است.
  • او را از طریق بگو مگو امتحان کردی، مشاهده کردید که سر به راه و مطیع نشد. پس لازم است از نیروی احساس و عاطفه بهره بگیرید. مسلم بدانید که بر اثر مهر و محبت سنگ هم نرم میشود.
  • تغذیه خوب را مورد توجه قرار دهید و منتظر خبر خوبی از طریق موبایل و اینترنت باشید.

تعبیر کامل غزل ۲۷۲ حافظ

بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش

وین سوخته را محرم اسرار نهان باش

ای یار، برگرد و همدم دل گرفته از غم من و محرم راز‌های پوشیده این دل در آتش غم گداخته، باش.

زان باده که در میکده عشق فروشند

ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

از آن شراب معرفت که در میخانه عشق می‌فروشند، چند پیاله به ما بده که با این ماه رمضان منافاتی ندارد.

در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک

جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش

ای عارف رهپوی راه عشق، اکنون که در خرقه زهد و ریا آتش افکندی، کوشش تو بر این باشد که سرآمد رندان جهان شوی.

دلدار که گفتا به توام دل نگران است

گو می‌رسم اینک به سلامت نگران باش

به آن دلدار که می‌گفت: دل نگران تو هستم، بگو: منتظر باش که به زودی به سلامتی می‌رسم.

خون شد دلم از حسرت آن لعل روان بخش

ای درج محبت به همان مهر و نشان باش

دلم از اندوه دوری آن لب لعل جان آفرین، خون شد.‌ ای صندوقچه محبت دل، با همان مِهر و محبت معشوق، سر به مُهر و بسته باقی بمان.

تا بر دلش از غصه غباری ننشیند

ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش

ای اشک سیل‌مانند، برای این که از غم و اندوه، غبار تیرگی بر دل محبوب ننشیند، به دنباله نامه روان باش تا غبار غم را بشویی.

حافظ که هوس می‌کندش جام جهان بین

گو در نظر آصف جمشید مکان باش

به حافظ که آرزوی داشتن جام جهان‌نما را دارد بگو که نخست بر آن باش تا مورد نظر لطف وزیر جمشید مکان باشی. مقصود خواجه تورانشاه وزیر شاه شجاع است.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل ۲۷۲ از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازات: ۵ / ۵. تعداد آرا: ۱۲

غزل‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *