غزلیات حافظ

معنی و تفسیر غزل ۲۳۲ حافظ: بر سر آنم که گر ز دست برآید

غزل ۲۳۲ حافظ با مصرع «بر سر آنم که گر ز دست برآید» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ در فکر راهکاری است تا اگر از دستش برمی‌آید، به غم و غصه پایان دهد. سپس خاطرنشان می‌کند دل جایی نیست که مخالفان در آن حضور داشته باشند، باید دیو بیرون رود تا فرشته وارد شود. این غزل براین گواهی می‌دهند که پس از رانده شدن شاه شجاع از شیراز و تسلط شاه محمود و در زمان حکومت موقت او سروده شده است. شرح کامل معنی و تفسیر غزل ۲۳۲ را در سایت فال حافظ بخوانید.

توجه: فال و طالع‌بینی جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم بر اساس آن تصمیم بگیرید.

غزل شماره ۲۳۲ حافظ

بر سر آنم که گر ز دست برآید

دست به کاری زنم که غصه سر آید

خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

دیو چو بیرون رود فرشته درآید

صحبت حکام ظلمت شب یلداست

نور ز خورشید جوی بو که برآید

بر در ارباب بی‌مروت دنیا

چند نشینی که خواجه کی به درآید

ترک گدایی مکن که گنج بیابی

از نظر ره روی که در گذر آید

صالح و طالح متاع خویش نمودند

تا که قبول افتد و که در نظر آید

بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر

باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست

هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

معنی و تفسیر غزل ۲۳۲ حافظ

با هزاران امید تصمیم گرفته‌ای که کاری جدید را آغاز کنی که انجام دادنش برای تو سود و منفعت زیادی دارد. در این راه فقط به خودت متکی باش چراکه اطرافیانت به دنبال لذت‌های زودگذر دنیا هستند و به تو کمک نخواهند کرد، پس به آن‌ها دل مبند. صلاح تو در این است که غرور و خودخواهی را از خودت دور کنی و از مغروران نیز دوری کنی.

با اراده‌ای قوی و عزمی راسخ می‌توانی به همه آرزوهایت برسی. به خدا توکل کن و از او کمک بخواه تا آرامش خاطر داشته باشی. هوا و هوس را ترک کن و به عمل خیر روی بیاور تا بلکه اندوخته‌ای برای روز آخرت جمع‌آوری نمایی. اگر شرایط سخت است، بدان که زمستان سپری خواهد شد و بهاران خواهد آمد.

به تعبیر دیگر:

با امید فرج و گشایش قصد آغاز کار جدیدی را داری. این کار برای تو نفع بسیاری به دنبال خواهد داشت. به شرط آن که در این راه به جای یاری گرفتن از انسانها و امید بستن به آنها به خدا امیدوار باشی، هوا و هوسها را از خلوت دل بیرون بریزی و دلت را لایق انوار الهی گردانی.

نتیجه تفال شما به غزل ۲۳۲

  • مقداری از غرور و جاه طلبی خود بکاهید و به واقعیت های زندگی توجه بیشتری داشته باشید تا سختی ها از شما دور شوند. زیرا با این نبرد درونی که با خود آغاز کرده ای، چیزی غیر از افسردگی به دست نمی آورید.
  • مشکلات شما با کمی دقت، وقت شناسی و تلاش قابل حل می باشد. بجای اینکه با افراد بیگانه مشورت کنی، بهترین مشاور شما خانواده است. همین امروز جلسه ای تشکیل بده و با آنان دراینباره مشورت کن.
  • از کوشش دست برندار زیرا طالع شما در برج حوت (اسفند) می باشد و بسیار درخشنده و نورانی است. به زودی شاهد موفقیت را در آغوش خواهی گرفت. پس زمانی که موفق شدی، ضمن سپاسگزاری، نذر خود را ادا کن و متعهد باش که درکارها فقط بر خداوند توکل داشته باشی.
  • ویژگی های شما عبارت اند از: رفیق دوست، عاشق همسر، درویش مسلک، بدون خطر، حساس و رویایی، با سلیقه، محتاط، پرکار، اصیل، با اخلاق، متغییر، با قیافه، متغیر، عاشق مالکیت، اهل اعتدال، سخاوتمند، گاهی لجوج، گاهی بی تفاوت، بیش از اندازه مهربان و احساسی.
  • مسافرت را توصیه می کنم. خرید و فروش صلاح نیست. تغییر مکان و شغل حتمی است. ازدواج بالاخره عملی می گردد و طلاق راهی طولانی دارد. در امور تحصیلی و علمی موفق می شوید.

تعبیر کامل غزل ۲۳۲ حافظ

بر سر آنم که گر ز دست برآید

دست به کاری زنم که غصه سر آید

تصمیم دارم که اگر از عُهده‌اش برآیم، کاری کنم که غم و غصه پایان بپذیرد.

خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

دیو چو بیرون رود فرشته درآید

نهانخانه دل جای همنشینی ناموافقان و بیگانگان نیست، تنها آنگاه که دیو از دل بیرون برود، فرشته در آن فرود می‌آید.

صحبت حکام ظلمت شب یلداست

نور ز خورشید جوی بو که برآید

هم‌نشینی با فرمانروایان بیدادگر به منزله فرورفتن در تاریکی طولانی شب یلداست. روشنایی را از خورشید عدالت طلب کن، باشد که مِهرِ جهانتاب عدالت طلوع کند.

بر در ارباب بی‌مروت دنیا

چند نشینی که خواجه کی به درآید

تا کی می‌خواهی بر درگاه خانه دنیاداران بی‌رحم بنشینی، به این امید که صاحب خانه از خانه بیرون آید و به تو التفات کند؟

ترک گدایی مکن که گنج بیابی

از نظر ره روی که در گذر آید

گدایی و پرستش معنوی را رها مکن تا بتوانی از نگاه رهگذر راه خدا، بهره برده و به گنج معرفت دست بیابی.

صالح و طالح متاع خویش نمودند

تا که قبول افتد و که در نظر آید

هر دو دسته نیکوکار و تبهکار دست‌آورد خویش را به نمایش گذاشتند، باید دید تا کدام دسته مورد قبول قرار گرفته و چه کالایی مورد پسند حق واقع می‌شود.

بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر

باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

ای بلبل عاشق، تو خواستار دوام زندگی و بقای عمر باش زیرا سرانجام بار دیگر باغ سرسبز شده و گل بر شاخه شکوفا خواهد شد.

غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست

هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

ناآگاهی و بی‌خبری حافظ در این دنیای بی‌مقدار تعجب‌آور نیست زیرا هرکس دیگر هم که جای او باشد، در میخانه از باده مست شده و به ناچار ناهشیار از آن بیرون می‌رود. میخانه استعاره از این دنیاست.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل ۲۳۲ از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازات: ۵ / ۵. تعداد آرا: ۱۲

غزل‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *