غزلیات حافظ

معنی و تفسیر غزل ۱۳۳ حافظ: صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد

غزل ۱۳۳ حافظ با مصرع «صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ با انگیزه انتقاد از صوفی و آن هم احتمالا فردی موردنظر که در لباس صوفی‌گری اهل مردم فریبی بوده، سروده شده است. حافظ در این غزل به شدت به صوفیان حقه‌باز حمله می‌کند. این افراد حتی با روزگار نیز می‌خواهند دوز و کلک ساز کنند اما گردونه روزگار آنها را رسوا خواهد ساخت. در ادامه همراه دل به خدا پناه می‌برد. شرح کامل معنی و تفسیر غزل ۱۳۳ را در سایت فال حافظ بخوانید.

توجه: فال و طالع‌بینی جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم بر اساس آن تصمیم بگیرید.

غزل شماره ۱۳۳ حافظ

صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد

بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد

بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه

زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد

ساقی بیا که شاهد رعنای صوفیان

دیگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد

این مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت

و آهنگ بازگشت به راه حجاز کرد

ای دل بیا که ما به پناه خدا رویم

زان چه آستین کوته و دست دراز کرد

صنعت مکن که هر که محبت نه راست باخت

عشقش به روی دل در معنی فراز کرد

فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید

شرمنده ره روی که عمل بر مجاز کرد

ای کبک خوش خرام کجا می‌روی بایست

غره مشو که گربه زاهد نماز کرد

حافظ مکن ملامت رندان که در ازل

ما را خدا ز زهد ریا بی‌نیاز کرد

معنی و تفسیر غزل ۱۳۳ حافظ

هیچ انسانی با مکر و دروغ و حیله به هیچ‌جایی نخواهد رسید. اگر کسی تو را در دام مکر انداخته، به زودی رسوا خواهد شد. در تلاش باش که با خلق مردم صاف و صادق باشی. ماه پشت ابر نخواهد ماند و بالاخره حقیقت مشخص خواهد شد، خودت نیز دست از دروغ گفتن بردار. عشق و محبت خود را تا می‌توانی نصیب خانواده‌ات بگردان تا به آسایش و اطمینان برسی.

به تعبیر دیگر:

تو انسانی ساده دل و پاک هستی اما به دام مکر و حیله بداندیشان گرفتار آمده ای. به امید خدا آنکه تو را در این دام انداخت به زودی رسوا خواهد شد و حاصلی جز شرمندگی نخواهد برد. گرچه دست تو از گرفتن انتقام کوتاه است ولی بدان که خدا بهترین انتقام گیرنده است و هیچ جرمی در نزد او بی کیفر و مجازات نمی ماند.

نتیجه تفال شما به غزل ۱۳۳

  • ویژگی های شما عبارت اند از: باهوش، فیلسوف، شوخ، حق را به حق دار می دهد، شجاع، با حس ششم قوی، رک گو، اهل کشف، بانمک، آگاه از جهان، با اراده، با شرف، با وجدان، با سلیقه، مشاور عالی، کمیاب، مخترع، باطن دار، پرنده نهایی، امین، ولخرج و اهل گردش.
  • از مردم ریاکار و معتاد دوری کنید که به شما ضربه خواهند زد. سعی کنید حرف و عمل شما یکی باشد تا شما را به دورویی متهم نکنند. دیگران ارزش واقعی شما را نمی شناسد و شما را به عدم صداقت و حرافی و دورویی متهم می کنند و می گویند کارهایش ظاهر سازی است در حالی که شما قدری در کارها غلو و مبالغه روا می دارید وگرنه قلبی پاک و مهربان دارید.
  • این نیت با فعالیت بیشتر، صبر و حوصله همراه با سرعت عمل و دقت، حتماً عملی خواهد بود وگرنه طرف مقابل دست به حیله و نیرنگ خواهد زد. پس شما باید مواظب سایر رقبا و حریفان باشید که درکمین هستند.
  • از گفتن حقیقت نهراسید و در مقابل حقیقت خاضع و شاکر باشید و بر خدا توکل کنید.
  • حضرت حافظ در بیت های اول تا سوم می فرماید: پشمینه پوش نیرنگ باز، دام در راه خلق خدا گسترد و حقه شعبده بازی خود را باز کرد و با چرخ مکار حیله گری و ریا را آغاز کرد. نیرنگ فلک درویش را رسوا کرد زیرا او بر عارفان راز دار سحر و افسون عرضه کرد. ای ساقی شتاب کن که زیبای موزون قامت بزم درویشان عشرت پرست بار دیگر نمایان شد و غمزه را‌ آغاز کرد.
  • رنگ سفید عاجی را برایتان پیشنهاد می کنم که شما را شفاف تر و با طراوت و گیرا و سرزنده تر خواهد ساخت و با خون گرمی ویژه ای که دارید، محبوب همان خواهید شد و کلید احساسات و عواطف می گردید. تردیدها و ترس های انسان بدترین دشمنان اویند، پس هراس به دل راه ندهید. مصممانه و هوشیارانه اقدام کنید. خدا با شماست.

تعبیر کامل غزل ۱۳۳ حافظ

صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد

بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد

صوفی پشمینه پوش، دام تزویر خود را پهن و سر حقه شعبده‌بازی خودش را باز کرد. او مکر و فریب خود را با چرخ مکار آغاز کرد.

بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه

زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد

نیرنگ و بازی روزگار، آن صوفی را رسوا خواهد کرد، زیرا که او به عارفان و رازداران، جادو و افسون خود را عرضه کرد.

این دو بیت در تحقیر صوفی سروده شده‌اند؛ کسی که خیال می‌کند می‌تواند با زمانه نیز شعبده و جادوگری کند، اما روزگار فریبکارتر از اوست و به دلیل اینکه با عارفان کج ساخته، او را رسوا می‌کند.

ساقی بیا که شاهد رعنای صوفیان

دیگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد

ای ساقی شتاب کن، زیرا که زیبای خوش قامت خرقه‌پوشان و صوفیان، بار دیگر به جلوه‌گری آمد و کرشمه و ناز آغاز کرد.

این مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت

و آهنگ بازگشت به راه حجاز کرد

این رامشگر و آوازخوان اهل کدام دیار است که ابتدا نغمه عراق نواخت و سپس به دستگاه حجاز پرداخت.

ای دل بیا که ما به پناه خدا رویم

زان چه آستین کوته و دست دراز کرد

ای دل شتاب کن تا بخاطر دست درازی و کردار ناپسندمان و کوته آستینی و فقر خود به خدا پناه ببریم. یعنی هم توبه کنیم و هم عرض حاجت به درگاهش ببریم.

صنعت مکن که هر که محبت نه راست باخت

عشقش به روی دل در معنی فراز کرد

دورویی و تزویر مکن، زیرا هر کسی که با عشق واقعی رفتار نکرد، بازنده شد و آن عشق، درِ عالم معنا را به روی دل او بست. یعنی فرد دور از عشق، از فهم حقیقت عاجر می‌ماند.

فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید

شرمنده ره روی که عمل بر مجاز کرد

فردای قیامت که پیشگاه حقیقت و راستی برپا و آشکار شود، آن سالکی که عمل واقعی انجام نداد و به دروغ و مجاز اعمالش را انجام داده، شرمسار خواهد شد.

ای کبک خوش خرام کجا می‌روی بایست

غره مشو که گربه زاهد نماز کرد

ای کبک زیباحرکات، به کجا می‌روی؟ صبر کن و فریب گربه زاهد که نماز می‌خواند را مخور.

حافظ مکن ملامت رندان که در ازل

ما را خدا ز زهد ریا بی‌نیاز کرد

حافظ، وارستگان و رندان را سرزنش مکن، زیرا خداوند در رهمان ابتدای خلقت ما را از انجام زهد ریاکارانه بی‌نیاز ساخت. یعنی تقدیر ما این است که ریاکار نباشیم.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل ۱۳۳ از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازات: ۵ / ۵. تعداد آرا: ۱۲

غزل‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *