غزلیات حافظ

معنی و تفسیر غزل ۴۰۹ حافظ: ای خونبهای نافه چین خاک راه تو

غزل ۴۰۹ حافظ با مصرع «ای خونبهای نافه چین خاک راه تو» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که تمامی ابیات این غزل خطاب به معشوق و در وصف جمال و کمال اوست. نافه چین یا مشک خوشبو با خاک پای یار هم‌قیمت است و خورشید زیر کلاه محبوب پرورده شده است. نرگس چشم یار را ندیده است، پس فخر می‌فروشد. این غزل با الهام از غزل عبید زاکانی که در مدح شاه شیخ ابواسحاق است برای تمجید از شاه منصور توسط شاعر سروده شده است. شرح کامل معنی و تفسیر غزل ۴۰۹ را در سایت فال حافظ بخوانید.

توجه: فال و طالع‌بینی جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم بر اساس آن تصمیم بگیرید.

غزل شماره ۴۰۹ حافظ

ای خونبهای نافه چین خاک راه تو

خورشید سایه پرور طرف کلاه تو

نرگس کرشمه می‌برد از حد برون خرام

ای من فدای شیوه چشم سیاه تو

خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال

از دل نیایدش که نویسد گناه تو

آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی

زان شد کنار دیده و دل تکیه گاه تو

با هر ستاره‌ای سر و کار است هر شبم

از حسرت فروغ رخ همچو ماه تو

یاران همنشین همه از هم جدا شدند

ماییم و آستانه دولت پناه تو

حافظ طمع مبر ز عنایت که عاقبت

آتش زند به خرمن غم دود آه تو

معنی و تفسیر غزل ۴۰۹ حافظ

چرا از سر جنگ وارد می‌شوی و با خوبی درگیر هستی؟ از این راهی که رفته‌ای بازگرد که تو مرد جنگ و خونریزی نیستی. وجودت پر از آرامش و صلح است و تو برای بسیاری الگو هستی. در حسرت چیزی به سر می‌بری و می‌خواهی همه را دور هم جمع کنی. مقصود بسیار به تو نزدیک است، به زودی به آن خواهی رسید. نهایت تلاش و کوشش خودت را به کار ببند و از لطف و عنایت پروردگار ناامید مباش.

به تعبیر دیگر:

روزهای خود را با غم و اندوه سر می کنی و شبها را با بی تابی و بی خوابی. خود را به شدت عذاب می دهی و از زندگی ناامید و مأیوس شده ای. امید خود را هرگز از دست نده، چرا که جز شکست چیزی عاید انسان ناامید نمی شود. امیدوار باش که بعد از هر سختی، آسایشیست و تو نیز روزی از این غم و اندوه فارغ می شوی.

نتیجه تفال شما به غزل ۴۰۹

  • شما بیشتر به رویا و خیال پروری می پردازید تا عمل و اقدام. در حالیکه انسان های موفق، از اراده و اندیشه بهترین بهره را گرفته اند. ناپلئون رمز موفقیت را نترسیدن از شکست می داند و می گوید: “شکست پل پیروزیست. امتحان کنید.”
  • از اینکه پشتوانه ای یا همگام و همراه ندارید، واهمه نداشته باشید. زیرا بخت و اقبال شما در برج سعد است. پس از آن نهایت استفاده را ببرید. شاهین خوشبختی اطراف خانه شما در پرواز می باشد. تنها به کمک، اراده و تلاش می توانید برای پرنده سعادت خود لانه بسازید. پس نترسید. اقدام کنید. یا علی مدد.
  • این نیت حتماً عملی می گردد. به شرط آنکه تردید نداشته باشید. پس به یکی از مشاهد متبرکه بروید و دعا کنید.
  • مادر یا همسر شما سخت نیازمند مهر و محبت شماست و از طرفی، چشم امید پدر به سوی شماست و نگران است. برای این که آنان راحت شوند، دست از تردید بردارید و صمیمانه اقدام کنید.
  • مسافر شما کارش بهتر می شود و به زودی خبر می دهد. مسافرتی و ملاقاتی مهم در پیش دارید که سود آورد است. طلاق راهی طولانی دارد اما ازدواج با تهیه مقدمات آن عملی می گردد. خرید و فروش خوبست. نگرانی خانواده شما تا دو ماه دیگر برطرف می شود.
  • چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید! پشت دانایی را دور بزنید. دست در جذبه یک برگ بشویید و سر خوان بروید. صبح ها وقتی خورشید در می آید، متولد بشوید و هیجان ها را پرواز دهید. بدانید این رمز پیروزی است.

تعبیر کامل غزل ۴۰۹ حافظ

ای خونبهای نافه چین خاک راه تو

خورشید سایه پرور طرف کلاه تو

ای کسی که ارزش خاک زیر پای تو برابر با خونبها و دیه نافه آهوی چین است و خورشید در زیر سایه گوشه کلاه تو پرورش یافته است.

نرگس کرشمه می‌برد از حد برون خرام

ای من فدای شیوه چشم سیاه تو

ای آنکه جان من فدای ناز و ادای چشم سیاه تو باد، از خانه بیرون خرام که نرگس با ناز و غمزه بیش از اندازه جلوه‌گری می‌کند.

خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال

از دل نیایدش که نویسد گناه تو

مرا بکش و خونم را پایمال کن، زیرا هیچ فرشته‌ای با این زیبایی که تو داری راضی نمی‌شود که گناه تو را ثبت کند.

آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی

زان شد کنار دیده و دل تکیه گاه تو

تو باعث آرامش دل و خواب چشم جهانیان هستی. از این رو بر چشم و در دل جای گرفته و بر آن‌ها تکیه زده‌ای.

با هر ستاره‌ای سر و کار است هر شبم

از حسرت فروغ رخ همچو ماه تو

هر شب از حسرت دیدار پرتو روی ماه تو با هر ستاره‌ای که در آسمان است گفتگو و درد دل دارم.

یاران همنشین همه از هم جدا شدند

ماییم و آستانه دولت پناه تو

دوستان معاشر همه از هم جدا شده‌اند. تنها من در کنار درگاه تو که جایگاه اقبال و پیروزی است، مانده‌ام.

حافظ طمع مبر ز عنایت که عاقبت

آتش زند به خرمن غم دود آه تو

ای حافظ، از لطف و توجه و احسان خداوندی نومید مشو زیرا عاقبت حرارت و دود آه تو خرمن غم و اندوه را آتش زده و از بین می‌برد.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل ۴۰۹ از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازات: ۵ / ۵. تعداد آرا: ۱۲

غزل‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *